مادر دو فرزند

مهمون کردن خاله طیبه

1398/9/24 2:16
نویسنده : مادر
214 بازدید
اشتراک گذاری
امشب خاله طیبه ومامانی وآقا جون ودایی رولی اومدن خونه ما.بابا جون تا ۸سر کار بود ومن دست تنها.شما هم دوتاتون بیدار بودین ومن هم فسنجون گذاشتم هم قیمه کارای خونم بود واسه همین حسابی پدرم در اومد.باهم فیلم وقتی که ماه کامل شد رو دیدیم وکلی همه دپرس شدیم.مهراد گلی هم اخرشب که حسابی خوابش میومد کلی بهونه گیری وگریه....مهرسا گلی هم که اصلا هیچی نخورد.یکم خسته کننده بود ولی خوب بود.بابا الان خوابه ومنم خیلی خوابم میاد.برم که بخوابم.
پسندها (2)

نظرات (1)

❤️Maman juni❤️Maman juni
24 آذر 98 3:44
🤗همیشه به شادی